هی سلام- خیلی وقته که پست نذاشتم..کلا یهویی حجم همه ی کارام انقدر بالا بود که حوصله ی انجام هیچ کاری رو نداشتم اینو برای یه نفر کشیده بودم.. خیلی وایب گتو میده و گل مورد علاقش آبی و آبی آسمونی و مشکی ان اینم از خودم و همون یارو گتوم کشیدم- . اینو خیلی دوست دارم..بر اساس معنی یه آهنگ کشیدمش آهنگه تو چنلم هست آره چشمای طرف خیلی خوشگله- اینم مال پروژه ی بازسازی کتاب داستانه که کاملش کردم و پست بعد همشو میزارم(پنج صفحه شده) از این چیزا هم زیاد کشیدم برا
ادامه مطلب
این در اصل هنوز کار داره به یکی از دوستام گفتم یک احساس رو بگو منم اونو بکشم و با توجه به وایبی که خودش میداد و ویژگی های ظاهری خودش کشیدمش اینم یک نقاشیه که کامل شد اما ازش متنفرم🙏🏻 اینم کاراکتر یک آرتیست بود به سبک خودم کشیدمش(اونم قراره دنی رو بکشه) اینو خیلی دوست دارم بازم از یکی از دوستام پرسیدم چه حسی رو بکشم؟ اونم گفت غرق شدن و برای نماد شباهتش با همون دوستم گردنبند صلیبشو دستش کشیدم حالا بماند که یه خرابکاری کردم و باید نشونتون بدم- وی یک چپتر
ادامه مطلب
های اومدم با چند تا از طراحی کاراکترای ذهنیم بریم که ببینیم یکی از دوستام مشخصات اینو گفته بود و من کاراکترش کردم اینجا داشتم عربی میخوندم و وسط درس خوندن اینو خلق کردم🗿☝🏻 اینم همون پدره که دیجیتالیش رو هم کشیده بودم- نمیدونم با چه هدفی کشیدمشXD اینجا هم قصد داشتم سه بعدی تر ذهنی کار کنم این کاراکتری بود که با دوستم طراحی کردم و قرار بود استایلش ساده باشه اوه این مادر.. با اینکه تناسباتشو ریدم ولی عاشقشم این خیلی وایب یخی میده اینم میخواستم شبیه سبک
ادامه مطلب
اینترنت انقدر ضعیفه که هیچ عکسی آپلود نشد،دوباره میام و آپلودشون میکنم،شاید اینبار اومدن'-' خب خب این مکان مخفی یجایی توی سقف یکی از زیر زمینای فونتاینه نمیشه همینجور آدرس بدم چون اصلا مشخص نیست! در واقع یک سوراخ خیلی خیلی کوچیک توی سقفه که با درخت پوشیده شده و فقط شخصیتی مثل yao yao که جثه ی کوچیکی داره میتونه از اونجا بگذره. هیچ کوئست یا داستانی از بازی مربوط به اون مکان مخفی نیست،منم یک پلیر خارجی به اونجا برد و نمیدونم چجور پیداش کرده🗿 یچیزی شبیه به
ادامه مطلب
「ファタール」歌詞 Intro: 中島健人 また夢から覚める دوباره از خواب بیدار می شوم 濡れた瞼を開ける 狂おしいほど思い残す、遠い日の無力さを呪う پلک های مرطوب را باز کنید دیوانه وار به یاد می آورم و به سختی آن روزهای دور فحش می دهم. 身を焼かれるような انگار بدنم داره میسوزه 絶望も糧にはなろうか آیا ناامیدی هم می تواند غذا باشد؟ 憧れに焦がれるまま燃やし続けている من همچنان می سوزم در حالی که آرزوی اشتیاقم را دارم. Verse 1: キタニタツヤ キラキラお星様宿したあなたの eyes چشمانت پر از ستاره های درخشان است カラカラ渇いて可哀想な lack of 愛？ بیچاره،این فقدان عشقه؟ 全てを孤独から救う眩しい光 نور
ادامه مطلب
چند روز پیش کتاب زوال بشری یا همون نه آدمی(دیگر انسان نیست) رو تموم کردم و متن های جذابش یا آموزندش رو تایپ کردم.. اول بریم چند تا فکت که مربوط به دازای بودن رو بخونیم: 1 _ دازای در حزب کمونیست فعالیت داشته،اما در ۲۳ سالگی وقتی توسط پلیس آئوموری دستگیر شد فعالیت های سیاسی اش را برای همیشه کنار گذاشت 2_ نام اصلی اش "شوجی تسوشیما "بود. 3_ دومین دخترش تا دوران نوجوانی هیچوقت آثار او را مطالعه نکرده بود اما در سال۱۹۶۷ و هنگام برگذاری جشن ۲۰ سالگی اش سنگ نوشته
ادامه مطلب
چشم زنمو کشیدم ) وای مدرسه به طرز وحشتناکی رو مخ شده دارم دچار تداخل شخصیتی میشم مطمئنم خودمو در نهایت به فنا میدم(به فنا دادم) دبیرا بهم میگن افسرده ای من اینجورم که چه جالب،واقعا منم؟ دهمای امسال به شدت آدمای عوضی و جوگیری ان که فازشون با خودشونم مشخص نیست،بدون استثنا دلم میخواد همشونو به رگبار ببندم. واقعا تحمل هیچکدومشونو ندارم مخصوصا هم رشته ایای خودمو! خوبه حداقل یک سال جهشی خوندم و با اون آدما همکلاس نیستم یک مشت آدم جن_ وای اونقدر عصبیم که..
ادامه مطلب
( عکسه آرت خودمه) اتودشو از پینترست دراوردم* داشتم تو چنلای مختلف میگشتم که چشمم خورد به این تلپاتی یعنی دو تا ذهن بدون صحبت کردن باهم ارتباط برقرار کنن شما باهم دیگه تلپاتی دارید اگه: -وقتی دو نفر همزمان بدون اینکه به هم نگاه کنن عینا رفتارای مشابه هم رو انجام میدن. -وقتی بی دلیل نگرانشی و بعد متوجه میشی براش اتفاقی افتاده! -وقتی به یه موضوعی فکر میکنی و یکم بعد راجب همون موضوع باهات صحبت میکنه. -وقتی درد ها و احساسات همدیگرو حس میکنید.
ادامه مطلب
برای منبع کلیک کن) اولین کنسول بازی پلی استیشن سونی در سال ۱۹۹۴ به بازار آمد و جای تعجب نیست که چگونه سونی به سلطان بازی‌های کنسولی تبدیل شده است (حداقل برای اکثر مردم). در زیر مشخصات و ویژگی‌های منحصربه‌فرد هر نسل و مدل بررسی شده است. مارک PlayStation سونی در ۳ دسامبر ۱۹۹۴ معرفی شد و از آن زمان تاکنون، پنج کنسول اصلی PlayStation به بازار عرضه شده است که همگی دارای نسخه‌های باریک بوده و از طراحی‌های تازه‌تری برخوردار شده‌اند.
ادامه مطلب
آهنگش خیلی خوبه، پیشنهادش میکنم! ترجمه هم کار خودمه'-'... برا دانلود آهنگ کلیک کن* Ano machi mukatta bokura به سمت آن شهر حرکت کردیم Detaramena uta o utai یک آهنگ تصادفی بخوانید "Nandayo, sore " tte warau خندیدم "این چیه؟" Tabi wa tsuzuku to omotta فکر می کردم سفر ادامه پیدا کند. Kanashimi ga tsuzuku michi مسیری پر از غم Ato dore dake arukebaii? چقدر دیگر باید راه بروم؟ Furikaette mo mou miena حتی اگر به عقب نگاه کنم، نمی توانم شبکه را ببینم Kagayaku no wa
ادامه مطلب
